انتقام جویی وکلای پورن ، کری گلدبرگ ، نگاهی به درون به مبارزه با
تصور کنید که صبح دوشنبه است و شما فقط در میز کار خود نشسته اید. قهوه شما داغ است ، صندوق ورودی شما باز است ، شما آماده دریافت روز هستید. سپس ، شما یک پیام متنی دریافت می کنید. و دیگری ، و دیگری ، و دیگری ...
"در یک روز تنها ، [مشتری] ممکن است 100 متن [از متخلف خود] دریافت کند ، گفت که آنها شما را دوست دارند و می خواهند شما را نابود کنند ، بیایید دوباره جمع شویم ، و من نمی خواهم مجبور به انجام این کار شوم." توصیف کری گلدبرگ، نویسنده، وکیل و فعال در پشت قربانی هیچ کس: مبارزه روانی، خاطر Stalker، منحرفها، و عضو شورای نظارت مدت ، در مصاحبه با شلوغی "سپس به شما اطلاع از بانک خود را بیان کرد که کسی رمز عبور خود را تغییر داده است. سپس از حساب Facebook خود خارج شده اید و می بینید که شخصی عکس های برهنه از شما را در صفحه خود قرار داده است. سپس هفت نامه الکترونیکی از دوستان دریافت می کنید که می گویند به یک ایمیل ناعادلانه از یک حساب ناشناس دریافت کرده اند و می گویند شما به خاطر پورنو کودک دستگیر شده اید. سپس رئیس شما تماس می گیرد و می گوید هیئت مدیره [شرکت شما] پیام های مشابه دریافت کرده است. "
اینها فقط برخی از مواردی است که مشتریان موسسه حقوقی قربانی گلدبرگ ، گاهاً روزانه ، هنگامی که توسط مجرمان خود تحت تعقیب قرار می گیرند ، مواجه می شوند. از دوست پسرهای سابق گرفته تا غریبه های اینترنتی ، این متخلفان در حال تسلیح تکنولوژی هستند که تقریباً همه از آنها برای تماس با مادران خود ، سفارش ناهار ، گرفتن عکس و حرکت در جهان استفاده می کنند. موسسه حقوقی گلدبرگ از بسیاری جهات ، نقشه های قلمرو جدید را با حمایت از و با قربانیان خشونت جنسی ترسیم می کند که ضربه وی به طور ویژه توسط اینترنت و رسانه های اجتماعی تشدید می شود - doxing ، stalking دیجیتالی ، انتقام جویی پورنو ، جدا شدن ، جعل هویت و موارد دیگر. این کار اوست که در مورد Nobody Victim می نویسد ، در کنار تجربیات خودش در مورد قربانی بودن خودش.
وی گفت: "وقتی دوست پسر قبلی من مرا بدبخت می کرد ، گزارش های دروغین پلیس می داد ، و تهدید می کرد که توسط افراد استخدام شده مورد تجاوز قرار می گیرم ، من خیلی می ترسم و از هم گسسته شده ام. من نمی توانستم غذا بخورم یا بخوابم ، مشکلات روده ایجاد کردم ؛ مشغول گشت و گذار بودم. گلدبرگ به بوستل گفت: "او نمی داند من کجا هستم. "من از یک وکیل زوج کمک خواستم. آنها افراد دوست داشتنی بودند ، اما این یک مورد واقعاً جدید برای هردوی آنها بود.
هدف او می نویسد در قربانی هیچ کس ، برای تبدیل شدن به وکیل که او خودش را نیاز داشت.
گلدبرگ می گوید که وی وکلا خود را به دلیل نداشتن اطلاعات یا تجربه مورد نیاز در آن زمان مقصر نمی داند - آزار و اذیت های الکترونیکی و آنلاین ، حتی برای باتجربه ترین وکلا ، بسیار جدید است. این همان چیزی است که شرکت گلدبرگ ، که وی در پاسخ به تجربیات خود در مورد آزار و اذیت ، شروع به کار کرده است. هدف او ، که او در " Nobody"s Victim" می نویسد ، این بود که وکالت شود که خودش به آن نیاز داشته باشد.
گلدبرگ می گوید: "شش ماه نگذشت که مجرم من به گناه ادعا کرد و من دستور محافظت نهایی را گرفتم. و من احساس درماندگی و ناامیدی کردم و تمام وقت ترسیدم." احساس بدتر از دانستن کسی در آنجا نیست که وقت و منابع خود را صرف تلاش برای نابودی شما کند. "
"Nobody’s Victim: Fighting Psychos، Stalkers، Pervs and Trolls" توسط کری گلدبرگ
22.89 دلار
اکنون سفارش دهید
گلدبرگ نماینده افراد موفق تجاری ، دانش آموزان مبارز ، روزنامه نگاران ، افراد مشهور و ارائه دهندگان سقط جنین است - و جای تعجب ندارد که مشتری های او همه و همه باشند ، با توجه به اینکه بیشتر مردم مکانیسم های این آزار و اذیت را در جیب ها و تعقیب های ما انجام می دهند ، در تمام طول روز و هر روز. روز
گلدبرگ می گوید: "هنگامی که از الکترونیک به عنوان سلاح استفاده می شود ، هر صدای زنگ ، زنگ و اعلان به یک محرک تهدیدآمیز تبدیل می شود." "این فقط اطلاعاتی نیست که تلفن شما زنگ می زند. تلفن زنگ زدن محرکی است که شما را از بین می برد و سیستم آدرنال شما را به حالت اولیه فرو می ریزد. و این اتفاق بارها و بارها در یک روز مشخص برای افراد بی سر و صدا انجام می شود."
این قربانیان بسیاری را به خود جلب می کند: در حالی که قطع شدن از دنیای دیجیتال برای مدتی ممکن است راهی برای متوقف کردن جریان محرک ها باشد ، تهدید هنوز در آنجاست - و از دیدگاه قانونی ، هر عملی از تجاوز نیاز دارد. مستند شود. گلدبرگ می گوید: "از یک طرف ، ارتباط با مشتریان برای برقراری ارتباط بسیار مهم است زیرا ایمنی آنها در معرض خطر است ، اما این دستگاه ها همچنین مکانیسم های تحویل سوء استفاده هستند." "بنابراین روابط با فناوری بسیار مبهم می شود. [مشتریان] باید بدانند چه موقع و چگونه و کجا مورد حمله قرار می گیرند و نظارت بر این امر را دارند تا بتوانند پاسخ دهند ، محتوا را حذف کنند ، گزارش دهند و از امنیت خودداری کنند." در همین زمان ، از نظر عاطفی ویران کننده است. "
وی ادامه داد: "زمینه اصلی برخورد مشتریان من تنها بخشی از این آسیب است."
برای گلدبرگ این مهم است که او در کنار مشتری های خود مبارزه کند - در کتابش ، او تأکید می کند که نه برای آنها بلکه با آنها می جنگد. این تمایزی است که در راستای مقابله با عدم توانائی که بسیاری از قربانیانش هنگام برخورد با آزار و اذیتهای تقریباً مداوم برای مدت طولانی در آن روبرو هستند ، ایجاد شده است.
گلدبرگ توضیح می دهد: "زمینه اصلی برخورد مشتریان من تنها بخشی از این آسیب است." "روند دستیابی به امداد قانونی - استخدام وکالت ، مراجعه به دادگاه ، برخورد با اجرای قانون - این یک لایه اضافی از آسیب است که آنها را از سایر افراد در زندگی خود بیگانه می کند. دقیقاً مانند عزیزانشان نمی توانند از ترس کاملاً قدردانی کنند. و خستگی مشتریهایم از بدگویی کردن ، درمان نیز چیزی است که مشتریان من با آنها سر و کار دارند و آنها را از همه افراد دیگر در زندگیشان جدا می کند. اگر مشتری احساس کند که من برای انجام آنها کارهایی انجام می دهم تا [آزار و اذیت] متوقف شود ، عدم قدرت ادامه خواهد یافت. "
"اگر آنها خود را به عنوان بخشی از دعوا ، که می بینند ، نمایندگی می کنند و می توانند در نتیجه مالکیت و افتخار خود را به دست گیرند."
این باعث می شود که مشتریان وی برای این مبارزه - شرکت کنندگان فعال در پرونده های حقوقی خود ، راهکارهایی برای مستند سازی و گزارش آزار و اذیت و ارائه کمک به آنها در تهیه زبان مورد نیاز برای بهتر گفتن داستانهایشان ، کمک کنند - همانطور که گلدبرگ در کتاب خود می نویسد. ، قربانیان را به رزمندگان تبدیل می کند. نویسنده می گوید: "اگر آنها خود را بخشی از مبارزه بدانند که آنها هستند ، آنها نمایندگی دارند و می توانند در نتیجه مالکیت و افتخار را به دست آورند." "من نمی خواهم ناجی یا قهرمان شوم. من می خواهم مشتری من خودش را نجات دهد. اگر او خود را به عنوان تصمیم گیرنده ، کاپیتان می بیند ، تا آخر عمر می داند که قدرت ، در هر صورت ، و داشتن یک تیم در کنار هم و پیروزی دشمن تمرکز دارد.
قربانیان گلدبرگ ، بیشتر آنها را زنان می شناسند. و در حالیکه Nobody Victim با روش های بی شماری از زنان قربانی منحصر به فرد شده است ، پر از یادآوری راه های صدای زنان ، و زنانی که داستان های خود را بیان می کنند ، می تواند به عدالت منجر شود ، قوانین را تغییر دهند و شروع به تبدیل جهان به مکانی امن تر برای همه کنند. . در کل مشتری های گلدبرگ برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود بسیار شجاع هستند.
"هیچ کس نباید احساس موظف داستان خود را به می گوید:" گلدبرگ، اشاره کرد که یکی از داستان های او در آن وجود دارد قربانی هیچ کس که او هنوز هم عصبی در مورد به اشتراک گذاری. "برای زنان ، شرم ممکن است نه تنها در خود چیز بلکه در مورد اشتراک گذاری هم وجود داشته باشد: آیا خانواده من فکر می کنند من بیش از حد واکنش نشان می دهم؟ کدام یک از دوستان ممکن است بگویند من مشغول بزرگ شدن هستم؟ اگر مردم به من اعتقاد نداشته باشند چه می کنند؟ آیا تلافی خواهد شد؟ چگونه می توانم داستان را بازگو کنم؟ اگر این امر عمومی شود ، آیا من همچنان یک کارمند ، دوست دختر ، دوست مطلوب خواهم بود؟ "
گلدبرگ می گوید ، روش هایی برای گفتن داستان شخصی وجود دارد که می تواند آن فشار را کاهش دهد ، از شروع کوچک ، با گفتن یک دوست قابل اعتماد یا یک درمانگر ، نوشتن آن یا پیوستن به یک گروه پشتیبانی. "در کل ، به اشتراک گذاشتن داستان به همان جهنم ترسناک است و تصمیمی که همه باید احساس کنند اختیاری است. در نهایت ، می تواند بسیار راحت باشد که آن را بیرون بیاورید ، شما را با افرادی که می دانند از چه می گذرید ، پیوند برقرار کنید و به جهان آموزش دهید. "
بعد از شنیدن داستان گلدبرگ و سایر مشتریان ، ممکن است یکی از اولین سؤالات شما این باشد: چگونه از خود محافظت کنم؟ هیچ کس قربانی جزئیات راه های زیادی برای نظارت بر امنیت خود و ایمن ماندن در منظره دیجیتالی ندارد - و گلدبرگ دیگران را نیز با من به اشتراک گذاشت. فراتر از تأیید هویت دو مرحله ای ، رمزهای عبور پیچیده ، برچسب زدن چهره در هر عکس برهنه ، و اطمینان از وجود دیپلم قابل مشاهده (یا سایر اطلاعات مشخص کننده مشخص) در پس زمینه.
گلدبرگ می گوید: "برنامه هایی که برخوردهای حضوری را تسهیل می کنند ، واقعی ترین تهدید از تجاوز جنسی ، تجاوز و قتل را تشکیل می دهند." "برنامه های دوستیابی ، کاتالوگ شکارچیان است. بله ، البته افراد بسیار خوبی نیز وجود دارند. اما همه ما یک تاریخ بد هستیم از اینکه زندگی خود را توسط کسی که جهنم دارد تخریب کند ، از زندگی ما فراتر رفته است. به کسی این امکان را بدهید که بفهمد شما چه کسی هستید ، یا در کجا کار می کنید. از عکسهایی استفاده نکنید که بتوانند در اینستاگرام خود تصویر معکوس پیدا کنند و در اینستاگرام پیدا شوند. اگر با کسی که شما را بیرون می کشد روز به روز بیدار هستید ، زودتر از موعد از آنجا خارج شوید و با توضیحی زحمت نزنید یا کسی را راحت نکنید.
در کل ، هدف کتاب گلدبرگ تغییر قانونی است که به اعتقاد وی ، این همه در وهله اول امکان پذیر است: یک قانون ده ساله که به عنوان بند 230 قانون شفافیت ارتباطات 1996 شناخته می شود ، که اساساً از اینترنت محافظت می کند. شرکت هایی که مسئولیت حقوقی برای هرگونه محتوای محتوایی برای سیستم عامل های خود ارسال می کنند. گلدبرگ استدلال می کند که قبل از اینکه کسی پیش بینی کند چقدر اینترنت در جیب شما می شود پیش بینی شده است. این که آیا شما با موضع گلدبرگ در مورد بخش 230 موافق هستید یا خیر ، مشخص است که باید کاری انجام شود. گلدبرگ می گوید: "صنعت فناوری هیچ مسئولیتی را برای ایمن سازی اینترنت ندارد." "تا زمانی که ما قانون را تغییر ندهیم که هدف کتاب من است ، این وظیفه کاربران است که از خود محافظت کنند."