سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود کتاب علمی پزشکی

انتقام جویی وکلای پورن ، کری گلدبرگ ، نگاهی به درون به مبارزه با

تصور کنید که صبح دوشنبه است و شما فقط در میز کار خود نشسته اید. قهوه شما داغ است ، صندوق ورودی شما باز است ، شما آماده دریافت روز هستید. سپس ، شما یک پیام متنی دریافت می کنید. و دیگری ، و دیگری ، و دیگری ...

 

"در یک روز تنها ، [مشتری] ممکن است 100 متن [از متخلف خود] دریافت کند ، گفت که آنها شما را دوست دارند و می خواهند شما را نابود کنند ، بیایید دوباره جمع شویم ، و من نمی خواهم مجبور به انجام این کار شوم." توصیف کری گلدبرگ، نویسنده، وکیل و فعال در پشت قربانی هیچ کس: مبارزه روانی، خاطر Stalker، منحرفها، و عضو شورای نظارت مدت ، در مصاحبه با شلوغی "سپس به شما اطلاع از بانک خود را بیان کرد که کسی رمز عبور خود را تغییر داده است. سپس از حساب Facebook خود خارج شده اید و می بینید که شخصی عکس های برهنه از شما را در صفحه خود قرار داده است. سپس هفت نامه الکترونیکی از دوستان دریافت می کنید که می گویند به یک ایمیل ناعادلانه از یک حساب ناشناس دریافت کرده اند و می گویند شما به خاطر پورنو کودک دستگیر شده اید. سپس رئیس شما تماس می گیرد و می گوید هیئت مدیره [شرکت شما] پیام های مشابه دریافت کرده است. "

 

اینها فقط برخی از مواردی است که مشتریان موسسه حقوقی قربانی گلدبرگ ، گاهاً روزانه ، هنگامی که توسط مجرمان خود تحت تعقیب قرار می گیرند ، مواجه می شوند. از دوست پسرهای سابق گرفته تا غریبه های اینترنتی ، این متخلفان در حال تسلیح تکنولوژی هستند که تقریباً همه از آنها برای تماس با مادران خود ، سفارش ناهار ، گرفتن عکس و حرکت در جهان استفاده می کنند. موسسه حقوقی گلدبرگ از بسیاری جهات ، نقشه های قلمرو جدید را با حمایت از و با قربانیان خشونت جنسی ترسیم می کند که ضربه وی به طور ویژه توسط اینترنت و رسانه های اجتماعی تشدید می شود - doxing ، stalking دیجیتالی ، انتقام جویی پورنو ، جدا شدن ، جعل هویت و موارد دیگر. این کار اوست که در مورد Nobody Victim می نویسد ، در کنار تجربیات خودش در مورد قربانی بودن خودش.

 

وی گفت: "وقتی دوست پسر قبلی من مرا بدبخت می کرد ، گزارش های دروغین پلیس می داد ، و تهدید می کرد که توسط افراد استخدام شده مورد تجاوز قرار می گیرم ، من خیلی می ترسم و از هم گسسته شده ام. من نمی توانستم غذا بخورم یا بخوابم ، مشکلات روده ایجاد کردم ؛ مشغول گشت و گذار بودم. گلدبرگ به بوستل گفت: "او نمی داند من کجا هستم. "من از یک وکیل زوج کمک خواستم. آنها افراد دوست داشتنی بودند ، اما این یک مورد واقعاً جدید برای هردوی آنها بود.

 

 

هدف او می نویسد در قربانی هیچ کس ، برای تبدیل شدن به وکیل که او خودش را نیاز داشت.

گلدبرگ می گوید که وی وکلا خود را به دلیل نداشتن اطلاعات یا تجربه مورد نیاز در آن زمان مقصر نمی داند - آزار و اذیت های الکترونیکی و آنلاین ، حتی برای باتجربه ترین وکلا ، بسیار جدید است. این همان چیزی است که شرکت گلدبرگ ، که وی در پاسخ به تجربیات خود در مورد آزار و اذیت ، شروع به کار کرده است. هدف او ، که او در " Nobody"s Victim" می نویسد ، این بود که وکالت شود که خودش به آن نیاز داشته باشد.

 

گلدبرگ می گوید: "شش ماه نگذشت که مجرم من به گناه ادعا کرد و من دستور محافظت نهایی را گرفتم. و من احساس درماندگی و ناامیدی کردم و تمام وقت ترسیدم." احساس بدتر از دانستن کسی در آنجا نیست که وقت و منابع خود را صرف تلاش برای نابودی شما کند. "

 

 

"Nobody’s Victim: Fighting Psychos، Stalkers، Pervs and Trolls" توسط کری گلدبرگ

22.89 دلار

اکنون سفارش دهید

 

گلدبرگ نماینده افراد موفق تجاری ، دانش آموزان مبارز ، روزنامه نگاران ، افراد مشهور و ارائه دهندگان سقط جنین است - و جای تعجب ندارد که مشتری های او همه و همه باشند ، با توجه به اینکه بیشتر مردم مکانیسم های این آزار و اذیت را در جیب ها و تعقیب های ما انجام می دهند ، در تمام طول روز و هر روز. روز

 

گلدبرگ می گوید: "هنگامی که از الکترونیک به عنوان سلاح استفاده می شود ، هر صدای زنگ ، زنگ و اعلان به یک محرک تهدیدآمیز تبدیل می شود." "این فقط اطلاعاتی نیست که تلفن شما زنگ می زند. تلفن زنگ زدن محرکی است که شما را از بین می برد و سیستم آدرنال شما را به حالت اولیه فرو می ریزد. و این اتفاق بارها و بارها در یک روز مشخص برای افراد بی سر و صدا انجام می شود."

 

این قربانیان بسیاری را به خود جلب می کند: در حالی که قطع شدن از دنیای دیجیتال برای مدتی ممکن است راهی برای متوقف کردن جریان محرک ها باشد ، تهدید هنوز در آنجاست - و از دیدگاه قانونی ، هر عملی از تجاوز نیاز دارد. مستند شود. گلدبرگ می گوید: "از یک طرف ، ارتباط با مشتریان برای برقراری ارتباط بسیار مهم است زیرا ایمنی آنها در معرض خطر است ، اما این دستگاه ها همچنین مکانیسم های تحویل سوء استفاده هستند." "بنابراین روابط با فناوری بسیار مبهم می شود. [مشتریان] باید بدانند چه موقع و چگونه و کجا مورد حمله قرار می گیرند و نظارت بر این امر را دارند تا بتوانند پاسخ دهند ، محتوا را حذف کنند ، گزارش دهند و از امنیت خودداری کنند." در همین زمان ، از نظر عاطفی ویران کننده است. "

 

 

وی ادامه داد: "زمینه اصلی برخورد مشتریان من تنها بخشی از این آسیب است."

برای گلدبرگ این مهم است که او در کنار مشتری های خود مبارزه کند - در کتابش ، او تأکید می کند که نه برای آنها بلکه با آنها می جنگد. این تمایزی است که در راستای مقابله با عدم توانائی که بسیاری از قربانیانش هنگام برخورد با آزار و اذیتهای تقریباً مداوم برای مدت طولانی در آن روبرو هستند ، ایجاد شده است.

 

گلدبرگ توضیح می دهد: "زمینه اصلی برخورد مشتریان من تنها بخشی از این آسیب است." "روند دستیابی به امداد قانونی - استخدام وکالت ، مراجعه به دادگاه ، برخورد با اجرای قانون - این یک لایه اضافی از آسیب است که آنها را از سایر افراد در زندگی خود بیگانه می کند. دقیقاً مانند عزیزانشان نمی توانند از ترس کاملاً قدردانی کنند. و خستگی مشتریهایم از بدگویی کردن ، درمان نیز چیزی است که مشتریان من با آنها سر و کار دارند و آنها را از همه افراد دیگر در زندگیشان جدا می کند. اگر مشتری احساس کند که من برای انجام آنها کارهایی انجام می دهم تا [آزار و اذیت] متوقف شود ، عدم قدرت ادامه خواهد یافت. "

 

"اگر آنها خود را به عنوان بخشی از دعوا ، که می بینند ، نمایندگی می کنند و می توانند در نتیجه مالکیت و افتخار خود را به دست گیرند."

این باعث می شود که مشتریان وی برای این مبارزه - شرکت کنندگان فعال در پرونده های حقوقی خود ، راهکارهایی برای مستند سازی و گزارش آزار و اذیت و ارائه کمک به آنها در تهیه زبان مورد نیاز برای بهتر گفتن داستانهایشان ، کمک کنند - همانطور که گلدبرگ در کتاب خود می نویسد. ، قربانیان را به رزمندگان تبدیل می کند. نویسنده می گوید: "اگر آنها خود را بخشی از مبارزه بدانند که آنها هستند ، آنها نمایندگی دارند و می توانند در نتیجه مالکیت و افتخار را به دست آورند." "من نمی خواهم ناجی یا قهرمان شوم. من می خواهم مشتری من خودش را نجات دهد. اگر او خود را به عنوان تصمیم گیرنده ، کاپیتان می بیند ، تا آخر عمر می داند که قدرت ، در هر صورت ، و داشتن یک تیم در کنار هم و پیروزی دشمن تمرکز دارد.

 

 

قربانیان گلدبرگ ، بیشتر آنها را زنان می شناسند. و در حالیکه Nobody Victim با روش های بی شماری از زنان قربانی منحصر به فرد شده است ، پر از یادآوری راه های صدای زنان ، و زنانی که داستان های خود را بیان می کنند ، می تواند به عدالت منجر شود ، قوانین را تغییر دهند و شروع به تبدیل جهان به مکانی امن تر برای همه کنند. . در کل مشتری های گلدبرگ برای به اشتراک گذاشتن تجربیات خود بسیار شجاع هستند.

 

"هیچ کس نباید احساس موظف داستان خود را به می گوید:" گلدبرگ، اشاره کرد که یکی از داستان های او در آن وجود دارد قربانی هیچ کس که او هنوز هم عصبی در مورد به اشتراک گذاری. "برای زنان ، شرم ممکن است نه تنها در خود چیز بلکه در مورد اشتراک گذاری هم وجود داشته باشد: آیا خانواده من فکر می کنند من بیش از حد واکنش نشان می دهم؟ کدام یک از دوستان ممکن است بگویند من مشغول بزرگ شدن هستم؟ اگر مردم به من اعتقاد نداشته باشند چه می کنند؟ آیا تلافی خواهد شد؟ چگونه می توانم داستان را بازگو کنم؟ اگر این امر عمومی شود ، آیا من همچنان یک کارمند ، دوست دختر ، دوست مطلوب خواهم بود؟ "

 

گلدبرگ می گوید ، روش هایی برای گفتن داستان شخصی وجود دارد که می تواند آن فشار را کاهش دهد ، از شروع کوچک ، با گفتن یک دوست قابل اعتماد یا یک درمانگر ، نوشتن آن یا پیوستن به یک گروه پشتیبانی. "در کل ، به اشتراک گذاشتن داستان به همان جهنم ترسناک است و تصمیمی که همه باید احساس کنند اختیاری است. در نهایت ، می تواند بسیار راحت باشد که آن را بیرون بیاورید ، شما را با افرادی که می دانند از چه می گذرید ، پیوند برقرار کنید و به جهان آموزش دهید. "

 

بعد از شنیدن داستان گلدبرگ و سایر مشتریان ، ممکن است یکی از اولین سؤالات شما این باشد: چگونه از خود محافظت کنم؟ هیچ کس قربانی جزئیات راه های زیادی برای نظارت بر امنیت خود و ایمن ماندن در منظره دیجیتالی ندارد - و گلدبرگ دیگران را نیز با من به اشتراک گذاشت. فراتر از تأیید هویت دو مرحله ای ، رمزهای عبور پیچیده ، برچسب زدن چهره در هر عکس برهنه ، و اطمینان از وجود دیپلم قابل مشاهده (یا سایر اطلاعات مشخص کننده مشخص) در پس زمینه.

 

 

گلدبرگ می گوید: "برنامه هایی که برخوردهای حضوری را تسهیل می کنند ، واقعی ترین تهدید از تجاوز جنسی ، تجاوز و قتل را تشکیل می دهند." "برنامه های دوستیابی ، کاتالوگ شکارچیان است. بله ، البته افراد بسیار خوبی نیز وجود دارند. اما همه ما یک تاریخ بد هستیم از اینکه زندگی خود را توسط کسی که جهنم دارد تخریب کند ، از زندگی ما فراتر رفته است. به کسی این امکان را بدهید که بفهمد شما چه کسی هستید ، یا در کجا کار می کنید. از عکسهایی استفاده نکنید که بتوانند در اینستاگرام خود تصویر معکوس پیدا کنند و در اینستاگرام پیدا شوند. اگر با کسی که شما را بیرون می کشد روز به روز بیدار هستید ، زودتر از موعد از آنجا خارج شوید و با توضیحی زحمت نزنید یا کسی را راحت نکنید.

 

در کل ، هدف کتاب گلدبرگ تغییر قانونی است که به اعتقاد وی ، این همه در وهله اول امکان پذیر است: یک قانون ده ساله که به عنوان بند 230 قانون شفافیت ارتباطات 1996 شناخته می شود ، که اساساً از اینترنت محافظت می کند. شرکت هایی که مسئولیت حقوقی برای هرگونه محتوای محتوایی برای سیستم عامل های خود ارسال می کنند. گلدبرگ استدلال می کند که قبل از اینکه کسی پیش بینی کند چقدر اینترنت در جیب شما می شود پیش بینی شده است. این که آیا شما با موضع گلدبرگ در مورد بخش 230 موافق هستید یا خیر ، مشخص است که باید کاری انجام شود. گلدبرگ می گوید: "صنعت فناوری هیچ مسئولیتی را برای ایمن سازی اینترنت ندارد." "تا زمانی که ما قانون را تغییر ندهیم که هدف کتاب من است ، این وظیفه کاربران است که از خود محافظت کنند."


7 بهترین کتاب جرم و جنایت واقعی در انگلستان که درباره قتل وجود ن

به عنوان یک ژانر ، جرم واقعی بسیار گسترده است و دیدن دلیل آن دشوار نیست. همه پیچ و تاب ها و پیچش ها فقط بیشتر می شود زیرا شما می دانید داستانی که می خوانید درست است. اگر خود را به عنوان صندلی صندلی شرلوک هولمز تصور می کنید ، تعداد زیادی کتاب وجود دارد که بتوانید دندان های خود را درون آن غرق کنید. با این حال ، ژانر جنایت واقعی تقریباً تحت سلطه داستانهای قتل است. اگر این کیف شما نیست یا به چیز جدیدی احتیاج دارید ، اما هنوز هم می خواهید به دنیای جنایت واقعی بپردازید ، در اینجا هفت کتاب برتر جرم واقع در انگلستان وجود دارد که مربوط به قتل نیستند.

 

 

شما فقط باید سطح آن را خراش دهید تا افشاگری زیرکانه ، غارتگران ، اوباش ، زندان ها و زندان های گذشته و حال بریتانیا را نشان دهد. در حالی که شما ممکن است بخواهید با برخی از نمادین ترین جنایتکاران گذشته انگلستان روبرو نشوید ، هر هوادار جنایتی واقعی به شما می گوید ، هنگامی که شروع به خواندن جنایات واقعی کردید ، متوقف کردن آن دشوار است. در این ژانر غالب داستانهای قتل و فریب است و در حالی که آنها بسیار مرموز و فریبنده هستند ، داستانهای بسیاری دیگر در آنجا وجود دارند که از ابتدا تا انتها شما را در حاشیه صندلی خود قرار می دهند. در اینجا هفت کتاب از بهترین کتاب های جرم و جنایت واقعی انگلستان وجود دارد که در مورد قتل نیستند ، بسیار باورنکردنی است که باور داشته باشید همه آنها بر اساس پرونده های واقعی است.

 

1. "جانوران سکسی: داستان درونی داستان هتس باغ هتون" نوشته ونسلی کلارکسون

 

Heat Garden Heist تا به حال چندین دهه طرفداران جرم واقعی داشته و از کتاب های بی شمار ، اقتباس های تلویزیونی و حتی فیلم ها الهام گرفته است. در کتاب جانوران سکسی ، ونسلی کلارکسون بررسی می کند که چگونه دزدی که قرار بود یک گروه بازنشسته جنایتکار را در پول خود برای بقیه عمر خود نگه دارد ، به طرز وحشتناکی پیش آمد. به طور گسترده ای به عنوان یکی از متصل ترین و آگاهان نویسنده واقعی جرم انگلستان ، کلارکسون با کسانی که واقعاً واقعیت را می شناسند صحبت کرده است تا به ته یکی از کشنده ترین بازی گربه و موش در تاریخ انگلیس برسند.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

 

2. "سریع ادی" توسط ادی ماهر

 

به مدت دو دهه ادی ماهر یکی از افراد تحت تعقیب در انگلیس به حساب می آمد. به مدت 20 سال او از مقامات فرار کرد و عملاً غیرقابل ردیابی بود. در سریع ادی او خوانندگان را به ژانویه 1993 برمی گرداند ، هنگامی که او یک دزد 1.2 میلیون پوند را از خانه بیرون کشید که زندگی خود را با خانواده اش آغاز کرد. وی علی رغم اینکه همه درگاه ها بسته شده است ، 30 کارآگاه ، اینترپل و اف بی آی را به سمت سرقت در سراسر ایالات متحده هدایت کرد. با استفاده از هویت های جایگزین ، ماهر از خیانت جلوگیری کرد تا اینکه خیانت کرد. این داستان همانطور که ماهر داستان خودش را با جزئیات گرافیکی روایت می کند ، مانند فیلمنامه فیلم های احساس گرا خوانده می شود.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

3. "سرقت بزرگ قطار" توسط نیک راسل پاویر و استوارت ریچاردز

 

هر طرفدار جنایتی واقعی که ارزش نمک آنها را دارد ، قبلاً در مورد سرقت قطار بزرگ شنیده بود. این یکی از نمادی ترین موارد در تاریخ انگلستان به حساب می آید. در آگوست 1963 ، در یک سرقت که فقط 46 دقیقه به طول انجامید ، 2.6 میلیون پوند از یک قطار پست الکترونیکی شبانه دزدیده شد (معادل 50 میلیون پوند در سال 2019.) عاملان ، رونی بیگز ، بوستر ادواردز و بروس رینولدز دستگیر شدند. از آن زمان تصور مردم در سراسر جهان. سرقت بزرگ قطار یک اشتباه را نشان می دهد که جنایتکاران مرتکب شده اند که هزینه آنها را برای زندگی در زندان و نیروی پلیس که برای گرفتن آنها متوقف شده اند ، متوقف کرده اند.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

4. "پلیس خوب ، جنگ بد" توسط نیل وودز

 

در طول دو دهه گذشته ، دشوار است که هنگام خواندن در مورد باندهای مواد مخدر و معامله در انگلستان ، از اصطلاح "جنگ با مواد مخدر" دور شوید. با این حال ، نیل وودز 14 سال را در خط مقدم به عنوان افسر پلیس مخفی گذراند ، باندهای مواد مخدر را هجوم آورد و رو در رو با برخی از خطرناک ترین جنایتکاران در انگلیس روبرو شد. وودز از طریق حکایات بسیار شخصی و گاه ترسناک برجسته می کند که فکر می کند سیاست شکست خورده است و چطور هیچ مقدار آموزش نمی تواند شما را برای برخی از موقعیت هایی که در آن قرار داشته است آماده کند. این یک صفحه ساز واقعی است و شما در هر مرحله از راه می توانید روی لبه صندلی خود باشید.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

5. "آخرین کار" توسط تام پتیفور و نیک سامرلند

 

آیا تاکنون فکر کرده اید که یکی از بزرگترین جنایات تاریخ انگلستان چیست؟ برای هر طرفدار جرم واقعی تلاش برای ورود به ذهن جنایتکار جذاب است. در آخرین کار تام پتیفور و نیک سامرلند سعی می کنند همین کار را انجام دهند. آنها یک شیرجه عمیق را به تاریخ و شخصیت برایان ریدر ، یک مغز متفکر پشت هتس گاردن هاتون و مردی که به عنوان استاد معروف بود ، می گذرانند. از طریق مصاحبه با نزدیکان پتییفور و سامرلند نشان می دهد حرفه جنایی که در طی شش دهه ساخته شده توسط ریدر برای او میلیون ها نفر درآمد. اگر تاکنون فکر کرده اید که این یک کتاب جنایتکار قدیمی در مدرسه است ، این کتاب ها برای شماست.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

6. "Gone Shopping: The Story of Shirley Pitts - Queen of Thieves by Lorrene Gamman

 

ژانر جنایت واقعی با داستانهایی درباره مغز متفکران جنایتکار مرد و عتیقه های وحشتناک آنها در در حال فریب است. با این حال ، تعداد کمی از مجرمان شما را به عنوان شیلی پیتز در داستان خود مجذوب خود می کنند. پیتز ثابت کرد که عنوان ملکه دزد را به راحتی دریافت نمی کنید. وی که در سال 1934 در لندن متولد شد ، در ابتدا به عنوان کودک برای زنده ماندن شروع به سرقت مواد غذایی کرد. او به ترفندهای تجارت دست یافت و قبل از مرگش در سال 1992 ، همه اسرار خود را به لورن گاممن تقسیم کرد . دفن شده در لباس 5000 پوندی با طراحی ادای احترام به گل و عبارات "خرید رفته" ، اصطلاح پیتز هنگام رفتن به محل کار (خواندن: سرقت) از او استفاده می کرد ، وی یک شخصیت مهم جنایی در تاریخ انگلستان است.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

 

7. "Strangeways: داستان یک افسر زندان" توسط نیل سامورث

 

برای یک علاقه مندان به جنایات واقعی زندان Strangeways یکی از اسرارآمیزترین مکان برای من است. اگر این دیوارها بتوانند صحبت کنند من مثبت هستم ، اسرار عمیق و تاریک را فاش می کنند ، از شورش های بدنام گرفته تا مسکن برخی از خطرناک ترین جنایتکاران در تاریخ انگلستان. در حالی که ممکن است دیوارها نتوانند صحبت کنند یک افسر زندان درباره زمان کار خود در HMP منچستر صحبت کرده است. نیل سامورث به مدت 11 سال در آنجا کار کرد و در مورد همکاری با برخی از خطرناک ترین مردان در انگلیس ، از اعضای باند گرفته تا تروریست ها ، شرح مفصلی نوشت و نوشت: چگونه سیستم ما تحت فشار بیش از حد است. اگر تا به حال فکر کرده اید که زندگی در یکی از بدنام ترین زندان های انگلستان در زندان در زندان است ، پس باید حساب سامورث را بخوانید.

 

می توانید آن را اینجا خریداری کنید.

 

بنابراین بسیاری از داستانهای جنایات واقعی مانند فانتزی می خوانند. باور نکردنی است که همه جزئیات این کتابها براساس وقایع و حکایات واقعی استوار باورنکردنی است. اگر به جنایتی واقعی جدید احتیاج دارید و می خواهید از قتل دور شوید ، این هفت کتاب را بررسی کنید.


25 نقل قول کتاب کودک که باعث ایجاد خال کوبی عالی می شود

در بازار یک خال کوبی جدید؟ قبل از اتمام طراحی خود ، این 25 نقل قول کتاب کودک را که باعث ایجاد خال کوبی عالی می شود ، بررسی کنید زیرا مطمئناً وجود دارد که متناسب با زیبایی جوهر مورد نظر شما باشد.

 

 

هیچ دوز دلتنگی مانند کتاب کودکان محبوب وجود ندارد. من دقیقاً می دانم اولین باری بود که به دلیل وین دیکسی انتخاب کردم و خاطرات متفاوتی از خواندن Misty of Chincoteague با مادرم دارم. داستانهایی که با آنها بزرگ می شویم داستانهایی هستند که در طول زندگی به ما می چسبند ، بنابراین چرا درس های آنها را با خال کوبی های زیبا که می توانید برای زندگی با خود حمل کنید ، جاودانه نکنید ؟

 

قبل از اینکه بگویید که خال کوبی ها برای همیشه هستند و نباید بر اساس کتابی برای کودکان مبتذل باشند. اما مردمی ، زندگی کوتاه است و خیلی زود دیگر هرکدام از ما نگران این است که آیا با گرفتن یک خال کوبی سرگرم کننده تصمیم درستی گرفته ایم یا نه.

 

من برای الهام بخشیدن از خال کوبی بعدی خود ، 25 نقل قول از کتاب های کودکان انتخاب کرده ام ، اما بدیهی است که باید قبل از تصمیم نهایی خود ، کارهای مورد علاقه خود را از kidlit دوباره مرور کنید. برای الهام بخشیدن بیشتر ، می توانید برخی از خالکوبی های شگفت انگیز را که بر اساس کتاب های YA و متون فمینیستی ساخته شده اند ، درست در اینجا در Bustle ببینید.

 

"این افراد خوبی هستند که مکانهای خوبی را ایجاد می کنند."

 

- از Black Beauty توسط آنا سوول

 

 

"اما روی کاغذ ، همه چیز می تواند برای همیشه زنده بماند. / روی کاغذ ، یک پروانه / هرگز نمی میرد."

 

- از رویای دختر قهوه ای توسط ژاکلین وودسون

 

"آنجا که امید وجود دارد ، زندگی است."

 

- از دفتر خاطرات یک دختر جوان توسط آن فرانک

 

"داستان ها اتلاف وقت نیستند."

 

- از جایی که کوه ملاقات ماه توسط گریس لین

 

"من بسیار خوشحالم که در دنیایی زندگی می کنم که Octobers در آن وجود دارد."

 

- از Anne of Green Gables توسط LM Montgomery

 

"ما مثل ققنوس هستیم ... دوباره در حال ظهور هستیم ، با یک زندگی جدید پیش رویم."

 

- از Esperanza Rising توسط Pam Muñoz Ryan

 

"[S] او می داند که چگونه به خانه بیاید / و قدم بر روی انگشتان یک شبح نمی گذارد."

 

- از خارج از گرد و غبار توسط کارن هسه

 

"اگر یک مرد بتواند همه چیز را از بین ببرد ، چرا یک دختر نمی تواند آن را تغییر دهد؟"

 

- از I Am Malala: داستان دختری که برای آموزش و پرورش ایستاد و توسط طالبان شلیک شد توسط Malala Yousafzai

 

"ما شروع به یادگیری دقایقی می کنیم که به دنیا آمده ایم .... و اگر عاقل باشیم ، متوقف نمی شویم."

 

- از House House on the Prairie توسط لورا اینگالس وایلدر

 

"مسیری را شنیدم که نتوانستم ببینم."

 

- از Caminar توسط Skila براون

 

"همه دنیا تغییر کرده است. فقط افسانه ها یکسان مانده اند."

 

- از شماره ستارگان توسط لوئیس لوری

 

"من آزاد هستم که به هر کجا که می خواهم برای بقیه عمر خود ادامه دهم."

 

- از ساحل تار توسط Faith Ringgold

 

"اعتقاد عمل می کند."

 

- از یک چین و چروک در زمان توسط مادلین L"Engle

 

"اگر یک رویا در قلب شما باشد ، هرگز آن را از دست نمی دهید."

 

- از برانکس ماسکراد توسط نیکی جیووانی

 

"فقط چشمان خود را ببندید و ذهن خود را باز نگه دارید."

 

- از Bridge to Terabithia توسط کاترین پاترسون

 

"همه ما آهنگ La-la-la ما را داریم .... ما آهنگ خوب خودمان را می خوانیم تا غرق زشت شویم.

 

- از One Crazy Summer توسط ریتا ویلیامز-گارسیا

 

"هیچ چیزی مانند یک کتاب وجود ندارد که شما را از یک سفر طولانی متصل کند."

 

- از Witch of Blackbird Pond توسط الیزابت جورج اسپیر

 

"اگر کلمات مهم نبودند ، سعی نمی کردند آنها را از بین ببرند."

 

- از وقتی که نام من کیوکو بود توسط لیندا سو پارک

 

"گاهی اوقات شما باید دروغ بگویید. اما به خودتان همیشه باید حقیقت را بگویید."

 

- از Harriet the Spy توسط لوئیز فیتژوغ

 

"گاهی اوقات به یاد آوردن به معنای زندگی دوباره یک لحظه در گذشته است و از این طریق حال را زنده می کنیم."

 

- از I Living Butterfly Hill توسط Marjorie Agosín زندگی کردم

 

"من قویترین دختر جهان هستم ، فراموش نکنید."

 

- از پیپی لانگستینگ توسط آسترید لیندگرن

 

"Gotta می فهمید که شما تنها چیزی هستید که دارید."

 

- از پوست من در اثر شارون جی فلک

 

 

"آیا نمی دانید که همه افراد دارای یک پری سرزمین خاص خود هستند؟"

 

- از مری پوپینز توسط PL Travers

 

سه گانه

ما باز هستیم

حمایت شده توسط ابیس

Laat je verrassen met ibis، ibis Styles en ibis بودجه en ontdek nieuwe steden

بیشتر ببین

 

"هرچه بالاتر بروید ، بیشتر باید سقوط کنید."

 

- از Noughts & Crosses توسط مالوری بلکمن

 

 

"هنگامی که شما واقعی هستید ، دیگر نمی توانید غیرواقعی شوید. همیشه ادامه می یابد."

 

- از خرگوش مخملی توسط Margery Williams Bianco

 


این بروزرسانی \باد از زمستان\ از جورج آر آر مارتین کسانی که نمای

دوشنبه سه ماه از پایان بازی HBO برای بازی تاج و تخت فصل گذشته خود گذشته است و هواداران حالا باید در فصل زمستان طولانی خود با هم روبرو شوند و منتظر انتشار جلد بعدی در داستان حماسی وستروس باشند. خوشبختانه ، این به روزرسانی The Winds of Winter مطمئناً طرفداران این نمایش را که برای دستیابی به کتاب جدید دست به خارش زده اند ، تسکین می دهد. این بروزرسانی از آخرین مصاحبه جورج آر آر مارتین با The Guardian است ، که در آن او نشان می دهد که پایان یافتن نمایش HBO برای نویسندگی وی مفید بوده است.

 

 

جورج آر آر مارتین اولین جلد خود را در سریال A Song of Ice and Fire (ASOIAF) با عنوان "بازی تاج و تخت ها" ، بیش از 20 سال پیش ، در سال 1996 منتشر کرد. HBO ، نویسنده پنجمین کتاب ASOIAF خود را با نام رقص با اژدها منتشر کرد . در آن زمان ، هواداران امیدوار بودند که مارتین دو کتاب آخر را در هپاتولوژی برنامه ریزی شده خود - بادهای زمستان و یک رویای بهار - پیش از نهایی سری HBO به پایان برساند . با این حال ، هشت سال بعد ، Game of Thrones اجرای خود را بر روی کابل پریمیوم به پایان رساند ، و طرفداران ASOIAF هنوز هیچ تاریخ انتشار برای نتیجه گیری از حماسه حماسی مارتین ندارند.

 

در مصاحبه ای با روزنامه گاردین ، منتشر شده در روز یکشنبه ، مارتین توضیحاتی در مورد اینکه چرا بادها از زمستان هنوز در قفسه های فروشگاه ظاهر نشده است ، توضیح می دهد. در اینجا پنج مصاحبه بزرگ از آخرین مصاحبه نویسنده A Song of Ice and Fire آورده شده است.

 

نمایش او را از پایان "باد های زمستان" نجات داد

 

HBO

اگرچه مارتین اذعان می کند که نمایش HBO او را تحت فشار قرار داد تا سری کتاب خود را تمام کند ، اما به گاردین می گوید که نویسندگی وی از استرس رنج می برد.

 

مارتین می گوید: "فکر نمی کنم این برای من خیلی خوب باشد ، زیرا چیزی که باید به من سرعت بخورد ، در واقع مرا کند می کرد. هر روز نشستم برای نوشتن و حتی اگر روز خوبی داشته باشم - و یک روز خوب برای من سه یا چهار صفحه است - من احساس وحشتناک می کردم زیرا می خواهم فکر کنم: "خدای من ، باید کتاب را تمام کنم. فقط 40 صفحه را باید نوشتم. اما داشتن پایان نمایش آزاد است ، زیرا اکنون با سرعت خودم هستم. "

 

 

او پروژه های بزرگ و گسترده مانند Westeros را دوست دارد

این افشاگری دقیقاً صفر خوانندگان وفادار مارتین ، که عاشق توطئه های پیچیده و شبکه های گسترده شخصیت های او بودند ، را شگفت زده خواهد کرد. این کمک می کند تا توضیح دهد که چرا کتابهایی مانند Tales of Dunk & Egg و Fire & Blood منتشر کرده است .

 

مارتین می گوید: "وستروس بسیار بزرگ شده است. من می دانم که این باعث شده بعضی از هواداران من را ناامید کنند ، من ترجیح می دهم که آن ها را وقتی می بینم به عنوان داستان اصلی نگه دارم ، که این هفت کتاب ترانه یخ و آتش است . اما تقریباً از اولین مواردی که دیگر امکانات را دیده ام ، داستانهای دیگری که در آنجا دفن شده اند. "

 

مصاحبه گاردین ادامه می دهد که حتی در روزهای قبل از ASOIAF در هالیوود ، مارتین "پیش نویس های بزرگ ، بی دست و پا و گران قیمت" خود را به "کارهای زبر و پولی که برای مدیران استودیو قابل قبول بود" ترجیح داد.

 

او نمی تواند به طور غیرمترقبه به طرفداران طرفداران برود

پیش از موفقیت HBO"s Game of Thrones ، مارتین نویسنده شناخته شده ای در محافل علمی تخیلی و فانتزی بود که جامعه ای محکم و دوست داشتنی برای طرفداران پرستش حفظ می کرد. اخوان بدون پرچم از جمله این گروه ها بودند - جمعی از طرفداران که در همایش ها شرکت می کردند و در مناسبت های مختلف با مارتین نوشیدند. پس از محبوب شدن این نمایش ، مهمانی ها "بزرگتر و بزرگتر و بیشتر و شلوغ تر" شدند.

 

"آنها هنوز هم آن مهمانی ها را دارند و هنوز هم عالی هستند ، و من هنوز هم با افرادی که در سال 2001 و 2002 با آنها ملاقات کردم دوستانه هستم ، اما من دیگر نمی توانم با افراد جدید ملاقات کنم زیرا تعداد زیادی از آنها وجود دارد. مطمئن باشید که آنها به همان اندازه افراد مسن لذت بخش هستند ، اما من نمی خواهم به مهمانی بروم که یک جانشینی بی وقفه از مردم بخواهد با من سلفی بگیرند ، زیرا این مساله سرگرم کننده در گذشته نبوده است. کار

 

 

او واقعاً نمی تواند به هرجای دیگر برود غیرممکن است

 

Macall B. Polay / HBO

نه تنها مارتین نمی تواند مانند مهمانی ها در مهمانی های اخوان المسلمین شرکت کند ، بلکه نمی تواند مانند مکان های کتاب فروشی به مکانهای عادی برود.

 

مارتین می گوید: "من دیگر نمی توانم به کتابفروشی بروم. این کار مورد علاقه من در دنیا بود. برای ورود و پله کردن از پشته به پشته ، برخی از کتابها را پایین بیاورید ، کمی بخوانید ، ترک با یک پشته بزرگ از چیزهایی که من هنگام ورود به آن هرگز نشنیده ام. حالا که به یک کتابفروشی می روم ، در مدت 10 دقیقه به من معرفی می شود و بعد از آن جمعیت زیادی در اطراف من هستند. "

 

لحظه مورد علاقه او از کتابها همان چیزی نیست که انتظار دارید

در پایان مصاحبه خود با گاردین ، مارتین سوالی را درباره صحنه مورد علاقه خود از کتاب های ASOIAF مطرح می کند - و پاسخ او همان چیزی نیست که شما انتظار دارید.

 

وی می گوید: "من به یاد می آورم سخنی وجود داشته باشد که یک سپتون در مورد مردان شکسته و چگونگی شکسته شدن آنها به براین می گوید." "من همیشه از نوشتن آن بسیار خوشحال شدم."


کتاب \Where\d You Go، Bernadette\ با فیلم از یک راه عمده متفاوت

 

اقتباس فیلم پرفروش فیلم ماریا سمپل در سال 2012 ، Where"d You Go ، Bernadette ، در تاریخ 16 آگوست به سینماها می آید و خوانندگان در همه جا می خواهند بدانند که فیلم "ریچارد لینکلاتر" که کیت بلانشت را در نقش عنوان بازی می کند ، چقدر خوب برگزار خواهد شد. ماده کمدی Semple. من نگاهی به یکی از راه های مهم کتاب Where"d You Go ، Bernadette با فیلم زیر می اندازم ، بنابراین می توانید وقتی می بینید که این رمان در صفحه بزرگ دیده می شود ، برای تغییرات آماده باشید. اسپویلرهای کتاب و فیلم جلوتر هستند.

 

 

در واشنگتن ، Where’d You Go ، برنادت در مرکز زنبور عسل ، 14 ساله زودگذر قرار دارد که باید مهارتهای کارآگاهی خود را وقتی که مادرش ، برنادت agoraphobic ، در روزهای منتهی به سفر خانوادگی به قطب جنوب از بین ببرد ، منعطف کند. زنبور عسل بین پدر و مادرش اختلاف ایجاد کرده و منجر به اختلافات بین برنادت و همسایه آنها ، آدری می شود و به پرونده افراد مفقود شده ارتباط دارد.

 

همانطور که معلوم است ، دوست آدری ، سو لین ، با الگین - پدر بی و همسر شوهر برنادت - همکاری می کند و وی را متقاعد کرده است که همسرش به دلیل ادعای رفتار خشونت آمیز او نسبت به آدری و همچنین آگورافوبیا ، وی را مجبور کرده است که همسرش به طور غیر ارادی انجام شود. . این دو یک رابطه را شروع می کنند و الگین وقتی باردار با فرزندش می شود خانه جدیدی را برای خودش و سو-لین خریداری می کند.

 

همزمان با آماده شدن همسرش ، الگین برای کنار گذاشتن همسرش اقدام به مداخله برای همسر خود می کند. برنادت خود را بهانه می کند که به دستشویی برود و هرگز برنگردد ، گویی او در هوای نازکی از بین می رود. تحقیقات زن نشان می دهد که برنادت نه تنها در قطب جنوب زنده و سالم است ، بلکه او در فرار به قطب جنوب توسط آدری نیز کمک کرد ، که هرگز نخواست که این اتهامات وی منجر به وجود روانپزشکی شود.

از نظر وقایع این روایت ، اقتباس فیلم ریچارد لینکلاتر از رمان ماریا سمپل تقریباً به مواد منبع آن نزدیک است. این فیلم به شکلی عمده از کتاب منحرف می شود ، با این وجود ، تمرکز خود را از قهرمان رمان زنبور عسل (اما نلسون) به مادرش ، عنوان برنادت (بلانشت) منتقل می کند. Linklater به Vulture می گوید که برای او ، "سفر [[Bernadette] واقعاً آن چیزی است که اتفاق می افتد ،" و می گوید: "ما نمی توانیم شخصیت اصلی مان را برای 35 ، 40 دقیقه از فیلم دور کند. او داستان است."

 

تصمیم Linklater برای تغییر تمرکز از زنبور عسل به مادرش منجر به برخی از بزرگترین تغییرات در سازگاری صفحه به صفحه می شود. خوانندگانی که رمز و راز مکانی که برنادت به آنجا رفته است ، ممکن است هنگام دیدن فیلم ناامید شوند ، که موقعیت وی را در سکانس آغازین آن نشان می دهد. Linklater از موضع خود در برابر کرکس دفاع می کند و می گوید: "زنبور عسل نمی داند که برناد کجاست. الگی نمی داند. بنابراین این هنوز داستان است ؛ شما فقط امتیاز بیشتری کسب می کنید."

 

نسخه فیلم برنادت یک زیر مجموعه اصلی از رمان را از بین می برد ، زیرا الجین (بیلی کروودپ) با سو-لین (زو چائو) رابطه ای ندارد و به همین دلیل او را باردار نمی کند. این ممکن است شخصیت الگین را کمی بیشتر در قلب و ذهن هواداران برنادت بازگرداند ، زیرا زنا وی از سال 2012 تاکنون نقطه اصلی نزاع در بین خوانندگان سمپل بوده است.

 

یکی دیگر از تغییرات برجسته در درمان فیلم از ماده اصلی آن هنگام مداخله است. در این کتاب ، آدری (کریستن ویگ) نجات چشمگیر Bernadette را در طول سفر حمام دوم قرار می دهد. فیلم Linklater برنادت را در عوض به دنبال آدری است ، حرکتی که به طور حتم پویایی بین این دو زن را تحت الشعاع قرار می دهد.

 

از کجا می روید ، برنادت در سینما ها حضور دارد. این کتاب اکنون از خرده فروش مورد علاقه شما در دسترس است.